صفحه در حال بارگذاري است!لطفا کمي صبر کنيد...
علی مشکل گشا هر زمان می گفت از صدق و صفا / مشکلم بگشا تو ای مشکل گشا
|
دوستای عزیز سلام خواستم بگم این وب و تمام مطالبش راجع به مولای متقیان حضرت علی بن ابیطالب هست امیدوارم با خوندن مطالبش دل آقا رو شاد نگهدارید و با نظراتتون ایشون رو خوشحال سازید امیدوارم بتونم که یه ذره از وظیفه ای رو که ایشون در قبال اسلام بر عهده ما گذاشتند رو ایفا کنم این وب قوانین خاصی نداره فقط ازتون میخوام که حرفهای رکیک توی نظراتتون ننویسید و به نظرات هم احترام بگذاریم یا حق تا حق السلام علیک یا علی بی ابیطالب السلام علیک یا مولی الوحدین السلام علیک یا امیرالمومنین
موضوعات مرتبط: برچسبها: سلام آقا
اومدم باهاتون خداحافظی کنم
دارم میرم دیگه با شما هم کار ندارم نمیخوام هم مزاحم بشم
شما و خدا برسید به همون بنده های مومن تون
ما گنهکارها رو ول کنید به امون خودمون
موضوعات مرتبط: برچسبها: علي آن شير خدا الفتي داشت با اين دل شب
دل شب محرم سرّ الله است شب علي ديد به نزديکي ديد گر چه او نيز به تاريکي ديد روي بر سينه ديوار خراب
سر دهد ناله زنداني خاک ميفشاند زر و ميگريد زار در و ديوار به زنهار آيد مسجد کوفه هنوزش مدهوش چشم بيدار علي خفته نيافت بشکند نان جوين افطار
ميبرد نان يتيمان عرب نشد افشا که علي بود علي ميکند در ابديت پرواز در دل شب بشکافد دل شير خفت در خوابگه پيغمبر حلقه در شد از او دامنگير که علي بگذرد از ما مگذر که کمربند شهادت را محکم
ميکند قاتل خود را بيدار سر به محراب عبادت منشق ميکند چشم اشارت به اسير تو خدايي مگر اي دشمن دوست ها علي بشر کيف بشر پيرهن از رخ وصال خجل موضوعات مرتبط: برچسبها:
آن ماه که هر سال کند جلوه چو ماهی خورشید ولایت به رحب چهره عیان کرد خورشید نتابیده چنین خوب به ماهی ای قبله دلها افق کعبه بیارای بهتر ز تو بر قدرت حق نیست گواهی هم عشق خبر داد ازین مسئله هم عقل جز حب تو دیگر نتوان یافت پناهی هر جا که روم نام تو بی خویشتن آنجا چون سائل آشفته نشینم سر راهی جان آوردم مژده که در جمع احباست از عین عنایت به منت نیز نگاهی آنگاه کنم فخر به عالم که نباشد چون بنده گدایی و به کردار تو شاهی نامت به زبان جاری و از شوق نماندهست در دیده و در سینه دگر اشكی و آهی روشن به امید است دل امروز که فردا شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی در راه ولایت شدهام رهرو و دانم زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی اصل شجر خلقت دینست هراسش در سایهات ار هست پناهنده گیاهی با لطف تو چون کویم هر چند که باشم سرگشته به طوفان بلا چون پر کاهی در آن گه گنهکارم و اندیشه ندارم آخر بشرم چون نکنم هیچ گناهی؟ یأس از کرم دوست گناهست و مرا نیست آری همه هست گنهبخش الهی اسلام به شمشیر و به تدبیر تو را راست در جنگ چو آیی تو چه حاجت به سپاهی ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی دلداده شوم من، از آن روی که طبعم خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی موضوعات مرتبط: برچسبها:
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن
به جز او به زخم دلها ننهد کسي دوايي ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم
سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي بشناختم خدا را چو شناختم علي را
به خدا نبردهاي پي اگر از علي جدايي علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق
تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي همه عمر همچو "شهري" طلب مدد از او کن
که به جز علي نباشد به جهان گرهگشايي موضوعات مرتبط: برچسبها: ز ليلايي شنيدم يا علي گفت به مجنون چون رسيدم يا علي گفت مگر اين وادي دارالجنون است كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت
نسيمي غنچه اي را باز مي كرد به گوش غنچه كم كم يا علي گفت چمن با ريزش باران رحمت دعايي كرد و او هم يا علي گفت يقين پروردگار آفرينش به موجودات عالم يا علي گفت دلا بايست هر دم يا علي گفت نه هر دم بل دمادم يا علي گفت به هر روز و به هر شب يا علي گفت به هر پيچ و به هر خم يا علي گفت خمير خاك آدم را سرشتند چو بر مي خواست آدم يا علي گفت علي در كعبه بر دوش پيمبر قدم بنهاد و آن دم يا علي گفت عصا در دست موسي اژدها گشت كليم آنجا مسلّم يا علي گفت ز بطن حوت ، يونس گشت آزاد ز بس در ظلمت يم يا علي گفت به فرقش كي اثر ميكرد شمشير شنيدم ابن ملجم يا علي گفت مگر خيبر ز جايش كنده ميشد يقين آن دم علي هم يا علي گفت موضوعات مرتبط: برچسبها: در حال حاضر، علی و معاویه هیچکدام دیگر خلیفه به حساب نمیآمدند و حاکمانی شورشی تلقی میگردیدند. اما به عنوان دو رقیب برای خلافت به حساب میآمدند. به نظر میآید که داوران و دیگر افراد نامدار، به استثنای نمایندگان علی، در شعبان ۳۸ هجری مصادف با ژانویه ۶۵۹ میلادی، در اذرح با یکدیگر ملاقات کردند تا در مورد انتخاب خلیفه جدید به بحث بپردازند. عمروعاص از معاویه حمایت میکرد. در حالیکه ابوموسی اشعری، دامادش عبدالله بن عمر را ترجیح میداد. اما عبدالله به خاطر فقدان اجماعی بر روی خلیفه شدنش، این پیشنهاد را رد نمود. پس از آن، ابوموسی اشعری به عمروعاص پیشنهاد کرد که هر دو علی و معاویه از خلافت عزل شده و کار تعیین خلیفه به شورا موکل شود و عمروعاص پیشنهادش را پذیرفت. ابوموسی در ملا عام مورد توافقش با عمرو عاص را اعلام کرد ولی عمروعاص بیان داشت که علی را عزل و خلافت معاویه را تایید کرد. موضوعات مرتبط: برچسبها: اولین دیدار داوران، به نظر میرسد که طبق توافق قبلی در رمضان ۳۷ هجری مصادف با فوریه ۶۵۸ میلادی، در دومةالجندل برگزار شد. نتیجه این دیدار این شد که اعمالی که عثمان به آنها متهم شده بود، مستبدانه نبود. دال بر اینکه عثمان ناعادلانه کشته شده و معاویه حق خون خواهی از وی را دارد. این حکم هنوز عمومی نشده بود، اما دو سپاه به آنجا آمدند تا از نتیجه اش مطلع گردند. علی به این نتیجه اعتراض کرد و آن را خلاف قرآن و سنت دانسته و بنابراین آن را لازم الاجرا ندانست. سپس او سعی کرد سپاه تازهای را سامان دهد. اما فقط انصار از باقی ماندگان قاریان به رهبری مالک اشتر و تعداد کمی از مردان قبایلشان، به علی وفادار ماندند. علی با سپاه جدیدش کوفه را به منظور براندازی معاویه ترک کرد. اما در ابتدا به نهروان رفت تا با مخالفان تعامل کند. او ابتدا سعی کرد که با اعلام کردن اینکه قصد جنگ با معاویه را دارد، حمایتشان را جلب کند. اما آنان پافشاری کردند که علی اول اقرار به گناه خود در پذیرش حکمیت کرده و سپس قول دهد آنانی را که باید تحویل معاویه شوند پناه دهد. علی به آنان حمله کرد و کشتار منتجه از سوی بسیاری از افراد، تقبیح شد و فرار کردن سربازان از سپاه علی، وی را مجبور کرد تا به کوفه باز گردد و نتواند به سمت معاویه لشگر کشی کند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ایرا لاپیدوس مینویسد که پس از مدتها رویارویی و مذاکرات درهم و برهم در جنگ صفین، میانه روها توافق حاصل کردند که مساله عادلانه بودن کشته شدن عثمان را به داوری بگذارند. داوران در ژانویه ۶۵۹ همدیگر را در ادروه ملاقات کرده و نتیجه را ناعادلانه بودن کشته شدن عثمان اعلام کرده و همچنین گفتند که باید شورایی برای تشکیل خلیفه جدید تشکیل گردد. علی نتیجه حکمیت را رد کرد ولی ائتلاف وی از هم پاشیدهشد. علاوه بر آن کشمکشهای طولانی، شروع به تهدید کردن امنیت امپراطوری عرب و جریان داشتن درآمدها کرد. مثلا شورشیان در شرق ایران، مالیات خود را به قبایل کوفی و بصری پرداخت نکردند. افکار عمومی عرب به سمت جانشینی معاویه تمایل داشت. چرا که وی توسط نیروهای منظمی پشتیبانی میشد و میتوانست قدرت را در میان نخبگان عرب حفظ و امپراطوری عرب را کنترل کند. اوضاع با روی کار آمدن گروه دیگری به نام خوارج بدتر شد. این گروه، نتیجهٔ حکمیت را نقض کنندهٔ احکام قرآن دانسته و علیه علی شورش کردند. در عین حال، با معاویه نیز مخالف بودند. تلاشهای علی برای استدلال با این گروه، بی نتیجه ماند و این گروه، کوفه و بصره را ترک گفته و در نهروان گرد هم آمدند. در سال ۶۵۸ میلادی، لشگر علی، ضربهٔ چشمگیری بر این گروه وارد نمود. بعضی از خوارج ممکن است علت مخالفتشان با علی این بودهباشد که میترسیدند علی با معاویه سازش کرده و در پی آن، آنان برای حساب پس دادن در مورد شورش خود علیه عثمان فراخواندهشوند. بعصی دیگر نیز ممکن است علت ناسازگاریشان به این دلیل بوده که احساس میکردند موافقت علی با حکمیت، نشان دهندهٔ نوعی بیاعتمادی کافرانه به خداوند، به عنوان یک حکم کنندهٔ عادل بین طرفین جنگ است. موضوعات مرتبط: برچسبها: دانشنامه ایرانیکا معتقد است که در این زمان به نظر میرسد که معاویه هیچ گونه تلاشی برای مسائلی که قبلا بر روی آن پافشاری میکرد، انجام نمیداد. مسائلی از قیبل خون خواهی از عثمان و بازگشت به شورا. اکثر سربازان علی در حال حاضر راضی بودند و حال به دنبال تعیین داور از سپاه علی بودند که باید با عمروعاص نماینده شامیان روبرو گردد. این مهم که داور، نماینده علی باشد یا نماینده عراقیها که عمدتا کوفی بودند، شکاف بیشتری در سپاه علی به وجود آورد. اشعث بن قیس و قاریان، ابن عباس و مالک اشتر را که انتخاب علی بودند، رد کرده و بر روی ابوموسی اشعری که مخالف علی بود و به خاطر اینکه پیشتر، مردم کوفه را از یاری علی باز میداشت اصرار داشتند. قاریان طرفدار ابوموسی بودند چرا که وی از خودمختاری استانها طرفداری کرده بود. در این هنگام، اشعث بن قیس آرزو داشت که بلاتکلیفی بین علی و معاویه طولانی شود تا بتواند از قدرت علی جلوگیری کرده و نفوذ گذشته خود را دوباره بدست آورد. علی سرانجام به انتخاب ابوموسی رضایت داد. طرح توافق تنها پس از قبول علی در زدودن عنوان امیر المومنین از نامش و خوانده شدن به نام واقعی اش، پیش رفت. معاویه اعتراض کرد که اگر علی به واقع خلیفه بود، معاویه هرگز با وی نمیجنگید. بندهای اصلی تواقف نامه به شرح زیر بودند:
در خلال شکل گیری توافق، ائتلاف علی شروع به از هم پاشیدگی نمود. مساله توسل به سنت، باید مهمترین دلیل واکنش قاریان بوده باشد. آنها با توافق مواقفت کردند، چرا که آن دعوت به صلح و به کار بردن قرآن بود. در آن زمان بندهای توافق نامه هنوز تعیین نشده بود و در آن موردی که علی دیگر امیرالمومنین تلقی نخواهد شد، وجود نداشت. از آن جدی تر، گسترش اختیارات داوران از قرآن به سنتی که ابهام آمیز است، اعتبار قرآن را به خطر میانداخت. بنابراین معادل تحکیم الرجال فی الدین به حساب میآمد. از این رو، آنان شعار لا حکم الا الله را برافراشتند. در این زمان، شامیان ادعا کردند که این تواقفق نامه، تاییدی است بر اینکه قرآن در موردن عادلانه بودن یا نبودن کشته شدن عثمان، حکم کند. ولی قاریان شکی نداشتند که او عادلانه کشته شدهاست. دانشنامه ایرانیکا بر این باور است که پیش کشیدن مساله قتل عثمان توسط معاویه در این مقطع حساس، باید به طفره رفتن قبلی وی از این موضوع مرتبط باشد. کل ماجرا یک تلاش سازمان یافته برای تخریب ائتلاف علی به نظر میرسد. قاریان به علی گفتند که اگر همانند آنان به خاطر پذیرش حکمیت، توبه نکند، آنان از وی اعلان برائت خواهند نمود. در هنگام بازگشت لشکر علی به کوفه، بعضی از قاریان در هروره توقف نمودند. اما علی احتمالا با امتیاز دادن، موفق شد که آنان را با خود آشتی دهد. علی به محض رسیدن به کوفه، اعلام کرد که از حکمیت تخطی نمیکند. در این زمان، آنانی که به حکمیت اعتراض کرده بودند، از لشکر علی جدا شده و از این پس به خوارج موسوم شده و در نهروان گردهم آمدند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
ای شیر خدا شاه ولایت مددی ای بحر سخا خان عنایت مددی در وادی بی کفایتی حیرانم ای صاحب رتبه کفایت مددی در کعبه و در کنشت موجود علی است عالم همه طالبنند و مقصود علی است نیک ار نگری حقیقت اشیا را ز آئینه کاینات مشهود علی است على را وصف، در باور نیاید زبان هرگز ز وصفش بر نیاید على ترکیبى از زیباترینهاست على تلفیقى از شیواترینهاست يا علي ذاتت ثبوت قل هو الله احد
موضوعات مرتبط: برچسبها:
فرا رسیدن ماه رحمت ماه بخشش ماه رمضان بر همگان مبارک موضوعات مرتبط: برچسبها: عایشه که از مخالفان عثمان حمایت میکرد در راه بازگشت به مدینه پس از طواف خانه کعبه، پس از آنکه خبر قتل عثمان و به خلافت رسیدن علی را شنید، به مکه بازگشت و فعالانه به کمپینی علیه علی و چهار ماه بعد به طلحه و زبیر پیوست. کینه عایشه نسبت به علی از حادثهای که در آن اتهامی که به عایشه زدهبودند، نشات میگرفت که علی در آن حادثه به محمد توصیه کرد که عایشه را طلاق دهد. علاوه بر عایشه افرادی از بنیامیه که از مدینه فرار کردهبودند و بر طبق نظر روبرت گلیو خلافت را در انحصار بنی امیه میدیدند و اهدافشان با طلحه و زبیر متفاوت بود، در مکه جمع شده و به والیان عزل شده بصره و یمن پیوستند که از بیت المال برای خود پول آوردهبودند. طلحه و زبیر که پیشتر از آرزوهای سیاسی خود ناامید شدهبودند، با مخالفت علی در نگهداری حکومت بصره و کوفه برای این دو، ناامیدیشان افزونتر گردید. این دو وقتی شنیدند که هوادارانشان در مکه جمع شدهاند، از علی درخواست کردند که اجازه دهد که به بهانه عمره مدینه را ترک گویند. پس از آن، این دو بیعت خود با علی را شکسته و مسئولیت قتل عثمان را به گردن وی انداخته و از وی خواستند که قاتلین را محاکمه کند. دانشنامه اسلام مینویسد طلحه و زبیر و عایشه اذعان داشتند که حدود باید برای همه به طور مساوی برپا داشته شود و یک سری اصلاحات باید انجام گیرد. از آنجایی که این سه تن در سرنوشت عثمان به نوبه خود مسئول بودند، علت شورششان در راستای درخواست برای خونخواهی از عثمان و مقصودی که از اصلاحات مد نظر داشتند، مبهم به نظر میرسد. جنبشهای اجتماعی و اقتصادی که به خاطر ترس از تاثیر گذاری تندرویان بر علی به وجود آمده بودند، به نظر میرسد که توضیح قانع کننده تری از یک احساس شخصی برای اعمال و عواقبش داشته باشند. در میان مخالفان عثمان، میانه روها بدون شک خواستار تغییر سیاستهای وی بودند. ولی هیچ کس فکر نمیکرد که کار به تغییرات اساسی فعلی بکشد. برخی مورخین بر این باورند که این چند تن کشته شدن عثمان را بهانهای برای مخالفت با علی و جاه طلبی خود قرار دادند، زیرا آنها، خلافت علی را با منافع خود، سازگار نمیدیدند. از سوی دیگر، شورشیان مدعی بودند که خون عثمان نیازی به قصاص ندارد، زیرا وی به خاطر عمل نکردن به قرآن و سنت محمد کشته شدهاست. پس از آنکه طلحه و زبیر در جمع آوری حامیان در حجاز ناکام ماندند، به آرزوی پیداکردن نیرو و منابع لازم برای بسیج کردن حامیان عراقی، با چند صد سرباز تصمیم گرفتند به بصره بروند. ویلفرد مادلونگ تخمین میزند که این سه تن، تقریبا چهار ماه پس از خلافت علی در ربیع الثانی ۳۶ هجری مصادف با اکتبر ۶۵۶ میلادی، به همراه حامیانشان، مکه را به سمت عراق ترک کردند. وقتی علی از این موضوع مطلع شد، با استفاده از ردپایشان، شروع به تعقیبشان کرد اما نتوانست که به آنها برسد. علی کاملا مجبور به جلوگیری از تصرف عراق توسط این گروه شد، چرا که شام فقط از معاویه اطاعت میکرد. در مصر نیز هرج و مرج وجود داشت. بنابراین با از کف رفتن عراق، عملا استانهای شرقی وابسته به آن نیز از دست میرفتند.شورشیان بصره را تصرف کرده و والی گماشته شده از سوی علی را اخراج کرده و بسیاری از مردم را کشتند. علی از کوفیان درخواست یاری کرد و به خیانتهایی در عراق پی برد.علی مورد حمایت انصار و مردم عراق بود. وی لشگرش را در شهر کوفه که بعدها پایتختش شد، ساماندهی کرد و با شورشیان در جنگ جمل و در سال ۶۵۶ میلادی روبرو شد.وجه تسمیه این جنگ این است که عایشه در مرکز میدان جنگ و بر روی شتری سوار بود. دانشنامه اسلام مینویسد پس از توافق بین طرفین جنگ مبنی بر جدا شدن علی از اهل نفار در عین ضمانت کردن جانشان، تندرویان سپاه علی که این نتیجه را مطلوب خود نمیدیدند، شروع به برانگیختن جنجال کرده و آتش جنگ را شعله ور نمودند. سید علی نصر در دانشنامه بریتانیکا علت تحمیل جنگ را به تندرویان هر دو طرف سپاهیان نسبت میدهد. پس از شروع جنگ، زبیر خیلی زود از معرکه جنگ گریخت اما هنگامی که در حال فرار بود، کشته شد. طلحه نیز توسط مروان بن حکم که هیچ گاه طلحه را در قتل عثمان بی تقصیر نمیدانست با قطع شاهرگش و رفتن خون بسیاری از وی کشته شد. عایشه حضورش کاملا در هودج شترش احساس میگردید و از این حضورش، میل شدیدش برای مخالفت با علی هویدا بود. در اثر جنگیدن محافظان عایشه، شتر عایشه به خون آنها آغشته شده بود، اما این محافظان موفق به حفاظت از وی نشدند. نیروهای علی عایشه را بازداشت کردند. روبرت گلیو معتقد است که گرچه در مورد فرار و خیانت و حقارت در این جنگ، در منابع اغراق شده اما این دلایل به خوبی نشان دهندهٔ بی ثباتی مخالفان علی و حاکی از علت پیروزی آسان علی در این جنگ است. عایشه به سلامت و تحت مراقبت به مدینه بازگردانده شد. موضوعات مرتبط: برچسبها: پس از کشته شدن عثمان به دست شورشیانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و طلحه بود. در این میان اهالی مصر، حامیانی برای طلحه که به عنوان مشاورشان فعالیت میکرد و کلیدهای خزانه را در اختیار داشت، وجود داشت. در حالی که بصریان و کوفیان که به مخالفتهای علی با ظلم و بیداد توجه داشتند و اکثر انصار، آشکارا تمایل بر خلافت علی داشتند و بالاخره حرف آنان به کرسی نشست. در این میان مالک اشتر که رهبر کوفیان بود، به نظر میرسد که نقش اصلی را در تامین امنیت برای خلیفه شدن علی داشتهاست. روایات در مورد برگزیده شدن علی برای خلافت، بعضا گیج کننده و متناقضنما هستند. علقمه بن وقاص لیثی کنانی از مشاوران نزدیک طلحه، روایت میکند که تلاشهای بیثمری برای تشکیل یک شورا از میان اصحاب برجسته قریش در مورد بحث بر سر تعیین خلیفه آتی وجود داشتهاست. علقمه جلسهای در خانه مخرمه بن نوفل تشکیل میدهد. ابوجهم بن حذیفه در آن مجلس گفت که کسی که ما با او بیعت میکنیم باید قصاص خون عثمان را پیگیری کند. عمار بن یاسر در آن جلسه حضور داشت و با این موضوع مخالفت کرد. ابوجهم به او میگوید که چه طور برای شلاقهایی که خوردی قصاص میطلبی اما برای خون عثمان نه؟ و جلسه به هم میخورد. از دیگر مشارکت کنندگان در جلسه نامی برده نشده، ولی حضور ابوجهم این احتمال را در ذهن میآورد که طلحه در آنجا حضور داشته ولی حضور علی در آنجا نامحتمل است. ویلفرد مادلونگ مینویسد عمار احتمالا میخواسته که مانع از انتخاب طلحه گردد. وی بر این باور است که طلحه که عامل عمده تحریک شورشیان بوده حال آشکارا قصاص خون عثمان را پی گیری میکند تا خلافت را به دست آورد. علی و پسرش محمد حنفیه در مسجد بودند که خبر کشته شدن عثمان به گوششان رسید. آنها سریعا مسجد را به قصد خانه ترک کردند. بر طبق روایت محمد، اصحاب بسیاری با علی ملاقات کرده و خواستند با وی بیعت کنند. در ابتدا علی مخالفت کرد، ولی بعدا گفت که هر گونه بیعت باید در ملا عام و در مسجد باشد. صبح روز بعد، شنبه، علی به مسجد رفت. عطیه بن سفیان ثقفی که همراه وی بود روایت میکند که با گروهی مواجه شد که همگی خواهان خلافت طلحه بودند، ابوجهم بن حذیفه سوی علی آمد و به او گفت که مردم بر خلافت طلحه متحد شدهاند و تو به این موضوع توجه نداشتی. علی در پاسخش گفت که پسرعموی من کشته شده، حال من از خلافتش محروم میشوم؟ سپس به سمت خزانه رفت و آن را گشود. وقتی مردم این موضوع را شنیدند از طلحه روی گردانیده و به علی پیوستند. ویلفرد مادلونگ معتقد است که بخش آخر روایت عطیه، غیر قابل اتکا است. وی بر این باور است که نامحتمل است که علی در این زمان، خزانه را گشوده باشد. بلکه وی با هوادارانش به سمت بازار رفت و آنها به وی اصرار کردند که خلافت را بپذیرد. علی وقتی به کنار خانه عمر بن محصن انصاری رسید، اولین بیعتها را دریافت کرد. روایات کوفی حاکی از این هستند که مالک اشتر اولین کسی بود که با وی بیعت نمود. احتمالا در این زمان، طلحه و زبیر طبق روایت مدائنی از ابوالملیح بن اسامه حظلی اولین بیعتهای نابهدلخواه خود را با علی انجام دادهاند. حسن بصری روایت میکند که زبیر را به یاد میآورد که در باغی محصور با علی بیعت کرد. بنی ربیعه در بصره نیز نقل میکند که طلحه نیز در باغی محصور، در حالی که شمشیری بالای سرش بود، با علی بیعت کرد. علی بر طبق روایت زید بن اسلم، دوباره اصرار میکند که هرگونه بیعت باید در مسجد صورت پذیرد. سرانجام در ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶ علی رسما به خلافت برگزیده شد. به نظر میرسد که علی شخصا از اعمال فشار بر روی دیگران برای بیعت با خودش، خودداری میکرد. وقتی سعد بن ابیوقاص برای بیعت با علی آورده شد، گفت که قبل از اینکه مردم با علی بیعت کنند، با وی بیعت نخواهدکرد. اما به علی اطمینان داد که چیزی برای ترسیدن از وی ندارد. علی دستور داد تا بگذارند که سعد برود. سپس عبدالله بن عمر آورده شد. وی نیز گفت که قبل از اجماع مردم بر علی، با وی بیعت نمیکند. علی از وی ضامنی خواست تا عبدالله پس از بیعت مردم، فرار نکند و عبدالله درخواست علی را رد کرد. مالک اشتر به علی گفت که عبدالله از شلاق و شمشیر تو در امان است. او را به من واگذار. علی به مالک گفت که رهایش کن که من ضامن او هستم. علی گفت که همیشه عبدالله را چه در بچگی و چه در بزرگسالی، فردی ستیزهرو دیدهاست. مخالفت عبدالله بن عمر، بر خلاف مخالفت سعد بن ابیوقاص و بر ضد علی بود. پس از برگزیدگی علی، عبدالله پیش وی آمده و گفت که علی از خدا بترس و بدون مشورت، زمام امور مسلمین را بر عهده نگیر. سپس عبدالله، به مکه رفته و به مخالفان علی پیوست. الشعبی روایت میکند که علی کسی را به دنبال محمد بن مسلمه فرستاد تا با وی بیعت کند. اما محمد خود را معذور داشت به این دلیل که پیامبر اسلام به وی فرمان داده بود که وقتی ببیند که بین مردم مناقشه وجود دارد، شمشیرش را بشکند و در خانه بماند. وهب بن سیفی الانصاری نیز همین عذر را برای علی آورد. علی بعد از آن از اسامه بن زید دعوت کرد تا با وی بیعت کند. اسامه در حالی که اذعان میداشت که علی عزیزترین شخص در نزد وی است، خود را به این دلیل معذور داشت که به محمد تعهد داده بود که هیچگاه با کسی که اقرار به مسلمانی میکند، نجنگد. علی پس از برگزیده شدن به خلافت از کشندگان عثمان و همچنین از فرقهای که برای او جایگاه فوق بشری قائل بودند دوری جست هنگامی که علی به خلافت رسید، مرزهای اسلامی از غرب تا مصر و از شرق تا ارتفاعات شرقی ایران پیش رفته بود. اما اوضاع حجاز در این ایام، ناآرام بود. از اقدامات مهم علی پس از رسیدن به خلافت، عزل کردن والیانی بود که قبلاً عثمان آنها را منصوب کرده بود. او آنها را عزل کرد و به جای آنها کسانی را که از نظر وی قابل اعتماد بودند، گماشت. در هنگام عزل و نصب والیان، ابن عباس و مغیرة بن شعبه وی را به احتیاط و عملکرد مصلحتآمیز دعوت کردند. اما علی به حرف این دو عمل نکرد. ویلفرد مادلونگ معتقد است که علی عمیقا از وظیفهٔ اسلامی خود آگاه بود و در راه حفظ شریعت اسلام، حاضر نبود که مصلحتی را بر حقی مقدم بشمارد؛ به طوری که حتی حاضر بود در این راه با مخالفانش پیکار کند. علی پس از رسیدن به خلافت تمامی اموال و زمینها و بخششهایی که عثمان و خلفای ماقبل در زمان خلافتشان به بعضی از اشراف داده بودند، پس گرفت. وی مخالف تمرکز کنترل خلیفه بر روی درآمدهای استانی بود. او غنایم و بیتالمال را از انحصار اشراف درآورد و به طور مساوی بین تمامی مسلمانان تقسیم کرد. او همچنین در توزیع بیتالمال از تعصبات قومی و قبیلهای خودداری میکرد؛ به طوری که حاضر نشد به برادرش عقیل بن ابی طالب بیشتر از سهمش از بیتالمال بدهد. در حکومت وی، تمامی مسلمانان، چه آنهایی که سابقهای طولانی در اسلام داشته بودند و چه آنهایی که به تازگی مسلمان شده بودند از نقطه نظر توزیع بیتالمال، یکسان نگریسته میشدند. ایرا لاپیدوس معتقد است علی که بر مبنای از خودگذشتیاش در خدمت به محمد و اسلام ادعای خلافت کردهبود، حال به خاطر اینکه قاتلین عثمان وی را در رسیدن به مسند خلافت حمایت کردهبودند، خود را به خطر انداختهبود.علی همچنین بر خلاف عمر، پیشنهاد داد که تمام درآمدهای دیوانی توزیع گردد و چیزی از آن اندوخته نگردد. پس از خلافت، بسیاری از قبیله قریش از او روی گرداندند، چون او از حقوق عشیره بنیهاشم که عشیره پیامبر بود دفاع مینمود. او همچنین متهم به این شد که از مجازات کشندگان عثمان خودداری و سمتهای اداری را از طرفداران عثمان پاکسازی میکند. یکی از مهمترین مخالفان علی، معاویه بود. معاویه فرماندار شام و از خویشان عثمان بود که بدین سبب خونخواهی کشندگان عثمان را حق خود میدانست. موضوعات مرتبط: برچسبها: هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال ۶۳۲ میلادی باز میگشت. خطابهای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شدهاست. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را به عنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمه مولا مرتبط است با ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد) باید او را نیز به عنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام میدانند. اهل سنت در مقابل تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی میدانند و اظهار خواستهاش که علی به عنوان پسر عمو و فرزند خواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود.بنظر میرسد که اولین تاریخنگاری که واقعه غدیر خم را ثبت کردهاست تاریخ نگار شیعه؛ یعقوبی در نیمه دوم قرن سوم هجری بودهاست. اهل سنت مدعی هستند که محمد بدون اینکه جانشینی را تعیین کند، درگذشت. تمامی منابع اولیه به گونهای بیان شدهاند که گویی جامعه مسلمانان مدینه، چیزی در مورد انتصاب علی نشنیدهاند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
در فتح مکه او کسی بود که برای شکستن بتهای درون کعبه و دیگر بتهایی که توسط قبیلههای اوس و خزرج و طیء پرستیده میشد، انتخاب شد.در سال ۶۳۰ میلادی که محمد سرانجام مکه را فتح کرد، وی از علی خواست تا ضمانت کند که این پیروزی بدون خون ریزی خواهد بود. در نتیجه تسلیم اهالی مکه و منع محمد از مسلمانان فاتح از انتقام گیری از مکیان، این عمل صورت پذیرفت. محمد به وی دستور داد تا کعبه را بتهای دوران جاهلیت پاک سازی کند. همچنین علی ماموریت یافت تا کشمکشها را حل و فصل و شورشهای قبایل گوناگون را سرکوب کند. موضوعات مرتبط: برچسبها:
علی در این دوران از سوی محمد، چندین ماموریت مهم را عهده دار شد. محمد وی را به عنوان یکی از کاتبان متن قرآن که در دو دههٔ قبلی بر وی وحی میشد، منصوب نمود. نقش علی در تدوین نسخهٔ مکتوب قرآن، یکی از مهمترین مشارکتهای وی در اسلام محسوب میگردد. پس از هجرت، محمد هنگامی که میان مهاجرین و انصار پیوند برادری میبست، علی را بهعنوان برادر خودش برگزید. علی در سال ۹ هجری مصادف با ۶۳۱ میلادی نویسنده متن صلح حدیبیه بود. در هنگامی که ابوبکر حج را رهبری میکرد، محمد سورهٔ «برائت از مشرکان (توبه)» را در سال ۶۳۰ میلادی به وسیلهٔ علی به مکیان ابلاغ کرد. یک سال بعد از آن محمد، علی را برای گسترش تعالیم اسلام، به یمن فرستاد. موضوعات مرتبط: برچسبها: امير المؤمنين (ع) كه باب مدينه العلم وسرچشمه فضايل ومناقب ونمونه كامل پيغمبر گرامى اسلام است در آن لحظات آخر عمر هم در تلاش براى تبيين ونشر حقايق اسلام بود. آن حضرت در آخرين لحظات زندگى، وصيتى كرد كه براى هميشه تاريخ براى بشريت درس خوب زيستن است. البته وصيتهاى حضرت، دو جنبه خصوصى وعمومى داشت كه در ذيل به آنها اشاره مىكنيم: الف: نخست اين كه در تجهيز وكفن ودفن بدنش امام حسن (ع) را وصى وجانشين خود قرار داد وبه همه فرزندان ديگر از حضرت حسين (ع) ومحمد وعون وجعفر وعبداللَّه وعباس و... دستور داد كه از او اطاعت كنند، وپس از او برادرش را واجب الاطاعة قرار دهند كه همه به فرمان او باشند. البته اين وصيت جنبه عمومى هم دارد كه همه مسلمانان موظف بودند كه از امام حسن وپس از او از امام حسين اطاعت كنند وآن دو را در زمان هر كدامشان امام وحجت خدا بدانند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |